گزارش كارآموزي نساجي،توليد گوني پروپيلن

دسته بندي : فنی و مهندسی » نساجی
گزارش كارآموزي نساجي،توليد گوني پروپيلن در 40 صفحه ورد قابل ويرايش

نام ثبت شرکت :

صنايع نساجي وکيل

آدرس : يزد – قاسم آباد – کوچه فرش ساناز پلاک 8



نام محصول کارخانه: گوني پلي پروپيلن

ظرفيت توليد : 60 تن در هر ماه

توضيحات: از زمان راه اندازي اين کارخانه تا به اکنون هيچگونه تغييري در ماشين آلات آن مشاهده نشده.

وضعيت کار: در 1 شيفت کاري 8 ساعت مي باشد.

قرارداد فروش : قرارداد فعل اين شرکت با کارخانه آرد استان يزد مي باشد.

ماشين آلات اين شرکت :

1- 2 عدد دستگاه گردباف 4 شاتله

2- 1 عدد دستگاه چاپ

3- 1 عدد دستگاه برش

4- 1 عدد دستگاه چرخ خياطي

مشخصات دستگاه گوني باف : دستگاه گردباف تاري و پودي ساخت کشور اتريش که در آن 560 عدد نخ تار با 4 عدد بوبين پود بافت مي شود.

مشخصات دستگاه چرخ خياطي: چرخ خياطي صنعتي ساخت کشور بلژيک مي باشد.

مشخصات دستگاه چاپ : دستگاه چاپ فلکسي مي باشد که قابليت چاپ دورنگ را دارا مي باشد.

مشخصات دستگاه برش: يک دستگاه ؟ مي باشد که رول حاصل شده در طول مورد نظر را برش مي زند .

نخ مورد مصرف : پلي پروتيلن مي باشد.


1و2 : دستگاه گردباف تار و پودي

3 : واحد دوخت

4: واحد برش

5: واحد چاپ

6: واحد وزن و بسته بندي

7: انبارداري

8: سرويس بهداشتي




مقدمه

پيشرفت تکنولوژي نساجي در چند سال گذشته به اندازه اي چشمگير و تغييرات مکانيکي آن بقدري متنوع بوده است که مي توان بجرأت آن را به عنوان دومين تحول بزرگ صنعتي در زمينه تکنولوژي و ماشين سازي نساجي به حساب آورد.

اگر اولين تحول بزرگ صنعت نساجي را در قرن نوزدهم با بکار افتادن چرخهاي اين صنعت توسط نيروي مکانيکي بدانيم ، به طور قطع دومين تحول بزرگ صنعت نساجي در اواسط قرن بيستم و با ارائه روش هاي جديد ريسندگي مانند توليد الياف فيلامنت، ريسندگي اوپن - اند و در بافندگي ماشينهاي بافندگي بدون ماکو و ماشينهاي بافندگي چند فازي انجام گرفته است.

دلائل تحولات صنعت نساجي بغير از مسائل اقتصادي و تکنيکي توليد به عوامل زير بستگي داشته است:

ازدياد سريع جمعيت در قرن نوزده و بيست سبب شده تا نياز به افزايش توليد کارخانجات نساجي و در نتيجه افزايش توليد ماشين آلات نساجي بيشتر شود.

پيشرفت سريع ساير صنايع و در نتيجه کمبود کارگر و بالا رفتن دستمزد در اين صنايع باعث شد که کارگران صنعت نساجي به صنايع ديگر روي آورند.

در اين مورد تنها راه حل عملي ، اتوماتيک کردن ماشينها براي کم کردن نياز به کارگر و بموازات آن افزايش توليد ماشين آلات بمنظور قادر ساختن کارخانجات توليدي به پرداخت دستمزد بيشتر بود.

بالا رفتن تمدن ماشيني ملتها و تحول روز افزون مد در زندگي عامه مردم سبب شد تا ميزان مصرف منسوجات سرانه افزايش يابد.

ماشينهاي بافندگي از زمان بوجود آمدن دستگاه بافندگي دستي تا ماشينهاي بافندگي اتوماتيک دوره تکميلي قابل ملاحظه اي را پشت سر نهاده است با اين وصف اگر مطالعه سطحي در اين مورد انجام گيرد ملاحظه مي شود که تکنيک کار ماشينهاي جديد به همان دستگاههاي بافندگي دستي شباهت دارد و با اختراع ماشينهاي بافندگي بدون ماکو تکامل جديدي در تکنيک بافندگي بوجود آمد و روشهاي بافندگي جديدي ارائه شد.

در حقيقت بايد گفت که کارخانجات سازنده امروزه سعي مي کنند که ماشينهاي بافندگي با موارد استعمال متنوع عرضه کنند با وجود اين ممکن است اصطلاح ماشين بافندگي عمومي کمي اغراق آميز باشد زيرا با وجود آنکه از نظر مکانيکي و تکنولوژي بافت امکان عمومي بودن يک ماشين بافندگي موجود نيست ولي کاربرد چنين ماشيني در بيشتر موارد از نظر اقتصادي مقرون به صرفه نيست.

اولين طريقه توليد پارچه توسط بشر عبارت بود از آويختن نخهاي تار از يک چوب افقي و آويزان کردن وزنه هاي در انتهاي نخها به منظور کشش و سپس نخ پود به صورت يک بسته از لا به لاي نخهاي تار عبور داده مي شود تا بافت پارچه تشکيل شد طريقه اي که بعدها اختراع شد نخهاي تار در داخل چهار چوبي افقي به صورت کاملاً کشيده قرار مي گرفت و نخهاي پود از لابه لاي نخ هاي تار عبور داده مي شد که به علت طول محدود چهارچوب و نخ هاي تار پارچه بافته شده نيز داراي طول محدودي بود در قرون بعدي نخهاي تار بر روي غلتک نخ تا پيچيده مي شد و در داخل دستگاه بافندگي دستي قرار داده مي شد و نخهاي تار بعد از باز شدن به صورت افقي در مي آيد و در اين حالت بافته مي شود و سپس محصول توليدي بر روي غلتک پيچيده مي شود اولين تحول در راه تکنيکي شدن دستگاه هاي بافندگي در سال 1733 ميلادي توسط شخصي به نام جان کي ايجاد شد ولي با اختراع پرتاب ماکوي سريع سبب سريع تر شدن بافندگي شد گر چه اين اختراع توليد دستگاههاي بافندگي را به مقدار کمي افزايش داد ولي باعث گرديد تا راه جديدي براي اختراعات بعدي گشوده شد در سال 1758 ميلادي ادمونت کاوت رايت موفق به اختراع يک دستگاه مکانيکي بافندگي شد.

در زمان تبديل ماشين هاي بافندگي اتوماتيک راههاي ديگري نيز براي بالا بردن توليد ماشين بافندگي باز شد به طوري که مهمترين عامل محدود کننده سرعت ماشين بافندگي وجود ماسوره نخ بود در داخل جسم پودگذار(ماکو) و در نتيجه زياد بودن جرم جسم پرتاب شونده بود به اين دليل روشهايي از اوايل قرن بيستم براي طريق پودگذاري جديد پيشنهاد شد.

در سال 1905 دانيل مونسون استون سيستمي را عرضه کرد که در آن عمل پود گذاري توسط ماکويي انجام مي گرفت که در دوسر آن گيره وجود داشت و متناوباً پود را از طرفين وارد دستگاه مي کرد در سال 1911 کارل پاستور در آلمان امتياز يک سيستم ماکوي گيره اي را به دست آورد در سال 1914 جي – سيبروز اولين روش پودگذاري به وسيله هوا را به ثبت رساند در سال 1922 براي اولين بار کار وانتين و يوهان کابر در آلمان موفق شدند که ايده يک روش جديد بافندگي به وسيله ساختن يک ماشين گيره اي را جامه عمل بپوشانند در سال 1924 مهندسي به نام ردولف روسمن شروع به طرح يک روش جديد پودگذاري کرد که ماشين بافندگي سولوز امروزي نتيجه کار آن است در سال 1949 اولين ماشين بافندگي با جت آب توسط ولادمير اسواتي در چک اسلواکي ساخته شد در سال 1995 ايده ديگري در زمينه ساخت ماشين بافندگي که در يک زمان بتواند چندين پود را در چندين دهنه به طور همزمان قرار دهد ارائه گرديد که بر اساس آن تعدادي ماشين بافندگي ساخته شد و بالاخره اينکه جديدترين ايده اي که براساس تشکيل دهنه موجي ارائه شد ، از رودلف روسمن است که در ماشين هاي جديد توربو _ تي – و – از کارخانه برقي به کار رفته است.

به طور کلي امروزه عامل محدود کننده سرعت ماشينهاي بافندگي چگونگي پودگذاري است و تمام تلاش دانشمندان و مهندسين اختراع روشي است که بتوان سرعت پودگذاري را افزايش داد بنابراين امروزه ماشين هاي بافندگي را مي توان براساس روش پودگذاري تقسيم بندي کرد:

1- ماشين هاي بافندگي با سيستم پودگذاري معمولي : که خود به دو دسته ماشين هاي بافندگي معمولي و اتوماتيک تقسيم مي شوند.

2- ماشين هاي بافندگي با سيستم پودگذاري غيرمعمولي : اين ماشينها خود به چند دسته تقسيم مي شوند:

الف) ماشين هاي بافندگي که در آنها عمل پودگذاري توسط يک جسم پرتاب شونده انجام مي شود.

ب) ماشين هاي بافندگي که در آنها عمل پودگذاري به طور مثبت انجام مي گيرد.

3- ماشين هاي بافندگي بدون ماکو:

انواع پودگذاري :

1- ماشين هاي پاماکو

2-

3- پروژه کتايل

4- جت هوا

5- جت آب

در ماشين هاي بافندگي قديمي از ماکو جهت پودگذاري استفاده مي کنند که ماکو داراي بدنه اي تقريباً مکعب شکل از جنس چوب يا پلاستيک که دوسر آن به صورت مخروطي طراحي شده که دوسر آن قطعه ؟ نوک تيز قرار گرفته تا بتواند ضربه وارده از طرف مضراب را تحمل کند داخل ماکو تو خالي بوده و ماسوره نخ پود داخل آن قرار مي گيرد که حرکت ماکو از بادامک ضربه و توسط مضراب گرفته مي شود که مضراب در انتهاي چوب ضربه قرار گرفته که انرژي لازم براي پرتاب ماکو را از چوب ضربه به ماکو منتقل مي کند.

مضراب معمولاً از جنس چرم يا پلاستيک است که با ضربه زدن به ماکو کمتر صدمه ببيند.

دليل اينکه ماکو از دو طرف ماشين بافندگي پرتاب مي شود در دو طرف ماشين دو بادامک ضربه وجود دارد که دماغه هاي آنها نسبت به يکديگر اختلاف فاز درجه دارند.

به دليل سنگين بودن جرم پودگذار از سرعت اين نوع ماشين ها حداکثر 120 پيک بر دقيقه مي باشد.

و استفاده از آن اقتصادي نمي باشد.

2) سيستم راپيري: انواع سيستم هاي راپيري

1- تک راپير

1-1- ماکي

2-1- ؟ فايوله

2- دوبل راپير

1-2- گاپلر

2-2- دوآس

گاپلر : راپير آورنده نخ را بصورت دولا وارد دهنه نموده و راپير گيرنده وسط نخ را گرفته و بصورت يک لا داخل دهنه مي نمايد.

دوآس : متداولترين روش پودگذاري راپيري مي باشد که راپير آورنده سر نخ را گرفته و تا وسط دهنه مي آورد و راپير گيرنده نخ را در وسط گرفته و به طرف ديگر مي برد.

انواع سيستم هاي انتقال حرکت :

1- نرم (به انتهاي راپير تسمه راپير متصل مي باشد.)

2- نوع سخت ( به انتهاي راپير ميله فولادي متصل مي باشد)

3) سيستم پروژکتايل :

در اين سيستم عمل پودگذاري توسط يک قطعه فلزي پرتاب شونده به نام پروژ کتايل به ابعاد 89mm طول 14.1 mm عرض و 6.35 mm ضخامت با وزن 40gr که در ماشين هاي کم عرض 11 عدد.

و در ماشين هاي عريض 17 عدد مي باشد که انرژي پرتابي پروژ کتايل توسط ميله فنري به نام تورشن به طول 900 mm و قطر 15 mm يک طرف آن به بدنه ماشين fix شده و طرف ديگر در داخل مضراب قرار گرفته و هنگامي که طرف ؟ ثابت آن مي پيچد انرژي ذخيره شده پس از آن آزاد شدن ميله به انتهاي پروژ کتايل ضربه زده و باعث پرتاب آن مي شود در طرف ديگر ماشين ترمزهاي قوي پروژ کتايل را متوقف و توسط خود نقاله اي که زير ماشين تعبيه شده به قسمت پرتاب منتقل مي شود به علت فاش نشدن نوع جنس ميله ؟ بار توليد اين نوع دستگاه منجر به شرکت سولزر مي باشد.

حداکثر سرعت پروژ کتايل 24 m/s پوده:

4) جت هوا:

در اين نوع سيستم با کاهش جرم پودگذار سرعت پودگذاري را تا 1000 پود بر دقيقه افزايش که در اين نوع سيستم جهت پرتاب پود از نازل هوا استفاده شده که نخ با دميده شدن هوا با فشار بالا که نخ در مسير آن قرار دارد در اثر اصطحکاک نخ با هوا باعث قرار گرفتن نخ به داخل دهنه مي گردد.

انواع سيستم هاي جت هوا:

1- تک نازل : کانال کانفيوز

2- جت کمکي : شانه پروفيلي

در ماشين هاي جت هواي تک نازل از کانال کانفيوز جهت جلوگيري نمودن از پراکندگي هواي فشرده که با شکل راهنماهايي که به هم چسبيده اش قرار گرفته که فقط هوا مي تواند از سمت نازل دميده شود و باعث جلوگيري از پراکندگي هوا مي گردد که حداکثر عرض اين ماشين ها 1.20m مي باشد.

جهت افزايش عرض ماشين بافندگي جهت هوا با قرار دادن جت هاي ؟ به فواصل 20 cm در عرض ماشين و همچنين جهت کنترل بهتر نخ پود ، نشانه بافندگي را به شکل ؟ طراحي نموده و جت ها بصورت در مسير شانه پروفيلي قرار مي گيرد که باعث مي گردند سرعت پودگذاري در کل عرض ماشين ثابت باشد.




5) جت آب :

جت آب : در اين نوع سيستم که سريعترين پودگذاري در ماشين هاي بافندگي مي باشد براي عبور دادن نخ پود از داخل دهنه از انرژي ذخيره شده در داخل سيالي به نام آب استفاده مي شود آب با فشار از داخل جت آب پرتاب شده و نخ که سر آن در مقابل جت قرار دارد با خود به داخل دهنه پرتاب نموده و عمل پودگذاري را انجام مي دهد.

با توجه به استفاده آب حين بافندگي اين نوع سيستم جهت الياف آبگريز مثل پلي استرونايلون استفاده مي شود.

در هنگام پرتاب نخ داخل جت در اثر اصطکاک بين نخ و آب باعث پرتاب نخ داخل دهنه مي شود و هنگامي که ماشين کار مي کند پمپ هايي در زير ماشين تعبيه شده که فشار مورد نياز را داخل جت تأمين نموده و پس از بافت پارچه آب داخل پارچه توسط غلتک کشيدن پارچه ، توسط دو غلتک گرفته شده و جهت افزايش استحکام ماشين ؟ ماشين بصورت استيل 316 ساخته شود.

مقايسه ماشين هاي با ماکو و بي ماکو :

ماشين هاي با ماکو در موارد مختلف ، با عرض هاي معيني براي توليد خاص ساخته مي شدند تقسيم بندي ماشين هاي با ماکو، براساس عرض بافت ، محدوديت کاربرد آنها را از نظر نوع پارچه نيز مشخص مي نمود يعني ماشين هاي بافندگي کم عرض ، براي بافت پارچه هاي سبک ، مثلاً پنبه اي يا ابريشمي و يا الياف مصنوعي و ماشين هاي عريض براي بافت پارچه هاي فاستوني و پشمي در نظر گرفته مي شد در مدت هاي طولاني که تحول گروه هاي مختلف ماشين هاي بافندگي را نشان مي دهد اين مشخصات و تحولات در ساخت ماشين هاي بافندگي پديد آمد بدين معني همانطور که ذکر شد ماشين هاي بافندگي با ماکو ، براي بافت پارچه هاي خاصي در نشر گرفته مي شد و براي بافت پارچه هاي متنوع ، ماشين هاي ديگري در نظر مي گرفتند به عبارت ديگر ماشين هاي بافندگي کاربرد ويژه اي داشتند و از نظر کاربردي به اصطلاح عمومي( کاربرد همه جانبه ) نبوده اند به منظور روشن نمودن مطلب ، ذکر اين نکته ضروري است که دو محدوديت اقتصادي و فني در اين مورد وجود دارد.

- محدوديت فني براي بافت انواع پارچه ها در يک ماشين بافندگي با ماکو از اينجا نتيجه مي شود ، که نخ هاي مورد استفاده داراي خواص فيزيکي و مکانيکي متفاوتي هستند مثلاً يک نخ ظريف پنبه اي مي تواند تا حد معيني تحت تأثير نيروي کشش قرار گيرد و اين نيروي کشش ، ازدياد طول معيني به نخ مي دهد اين ازدياد طول و نيروي کشش از عوامل مهم تعيين نوع ماشين بافندگي براي کاربرد اين نخ است در حاليکه نخ فاستوني يا پشمي با نيروي کشش متناسب با نخ پنبه ، ازدياد طول ديگري بروز مي دهد بنابراين نيروي مقاومت و کشش الاسيتيسه نخ ها متفاوت است و در نتيجه شرايط کاري آنها (بافندگي) نيز بايد متفاوت باشد حتي اگر از نظر اقتصادي فرض شود که بافت مثلاً يک نخ ابريشم در يک ماشين بافندگي در نظر گرفته شده براي پارچه سنگي ، مقرون به صرفه باشد چنانچه اين نخ به ماشيني تغذيه شود عمل بافندگي با اشکالات زيادي روبرو خواهد شد به طور مثال چون جرم دفتين در چنين ماشيني زيادتر است در نتيجه انرژي دفتين زدن به قدري زياد خواهد بود که احتمالاً در هر بار دفتين زدن ، تعداد زيادي از نخ هاي ابريشمي پاره خواهند شد يا اينکه مکانيزم تغذيه نخ تار و کنترل کشش نخ ، بسيار محکم تر ساخته شده است و در نتيجه حساسيت لازم براي کنترل تغييرات کشش نخ هاي ظريف ابريشمي را دارا نيست و عملاً پارچه نايکنواختي توليد خواهد شد مکانيزم پيچيده پارچه نيز در چنين ماشيني از ويژگي هاي خاصي برخوردار است که ممکن است در موقع پيچيدن پارچه به آن آسيب وارد کند به طور خلاصه مايل فني هر ماشين بافندگي با ماکو ، براي يک نوع نخ و پارچه در نظر گرفته شده است و کاربرد نخ ديگر ، ايجاد اشکال خواهد کرد.

- محدوديت اقتصادي ماشين هاي بافندگي ، در مورد کاربرد نخ هاي متفاوت براي توليد پارچه هاي مختلف ، با مسايل فني ، سرعت توليدي و هزينه ساخت ماشين در ارتباط است قبلاً توضيح داده شد که طول معيني نخ پود روي ماسوره بافندگي پيچيده مي شود بدون در نظر گرفتن نمره نخ ؛ يعني چنانچه ، نخ ضخيم هم طول نخ ظريف روي ماسوره پيچده شود حجم نخ پيچيده شده روي ماسوره ، بيشتر مي شود اجباراً طول ماسوره و ابعاد ماکو نيز بزرگتر انتخاب مي شود با افزايش ابعاد ماکو ، ارتفاع دهنه و مسير دفتين اضافه مي شود و عرض ماشين نيز طبيعتاً بايد بيشتر باشد هر سه اين فاکتورها ، باعث مي شود که سرعت ماشين بافندگي براي نخ ضخيم تر کاهش يابد حال چنانچه نخ ظريف در اين ماشين بافته شود با توجه به سرعت کمتر آن نسبت به يک ماشين بافندگي مناسب براي نخ ظريف ، هزينه توليد بالا مي رود.

واضح است براي ساخت ماشين سنگين تر مواد بيشتري به کار مي رود اين فاکتور در ماشين بافندگي با ماکو باعث مي شود که هزينه ساخت آن بيشتر باشد در نتيجه استفاده از چنين ماشيني براي بافت پارچه سبک ، هزينه استهلاک قيمت ماشين براي هر متر پارچه توليدي را افزايش مي دهد.

با توضيحات فوق ، در ماشين هاي بافندگي با ماکو ، هر ماشين براي توليد خاصي در نظر گرفته شده بود ، ولي با اين وجود کارخانه هاي سازنده هميشه سعي داشتند که حدود کاربرد آنها را گسترش دهند به عنوان خط مشي مي توان پارچه هاي سبک را تا 150 گرم در متر مربع ، پارچه هاي متوسط تا 300 گرم در متر مربع و پارچه هاي سنگين بيش از 300 گرم در متر مربع دانست.

با به بازار آمدن ماشين هاي بافندگي بي ماکو ، که يکي از ويژگي هاي آنها ، گسترده بودن حدود کاربرد آنها است محدوديت فني و اقتصادي به صورتي که ذکر شد در آنها کمتر وجود دارد سازندگان ماشين هاي بافندگي با ماکو (بازارشان) مجبور شدند که ماشين هاي بافندگي با ماکو را به صورت ماشين هاي بافندگي عمومي تر، ارائه دهند اما محدوديت فني ، اين ماشين را با شکست مواجه کرد.

بخش تکميل (Finishing) :

قسمت تکميل به ترتيب شامل چاپ ، برش ، لايه کشي ، دوخت و در نهايت بسته بندي (مدل بندي) کيسه ها مي باشد.

چاپ :

عبارت است از چاپ بروي کيسه ها به وسيله غلتکها و کليشه هاي مخصوص چاپ در اين قسمت رول هاي پارچه هاي بافنده شده به نسبت دستگاه منتقل مي گردد و يک غلتک در محل مخصوص قرار داده مي شود سپس رول کيسه از روي غلتک باز شده و وارد دستگاه چاپ شده و از بين غلتک هاي چاپ عبور مي نمايد و در نهايت توسط اپراتور بروي يکديگر قرار داده مي شود.

اين ماشين از دو نوع غلتک مهم تشکيل شده است که غلتک اول از جنس پلاستيک و غلتک دومي کليشه اي است بروي دستگاه مخزني جهت ذخيره و ريختن رنگ قرار داده شده است که به طور مدام زنگ را بروي غلتک پلاستيکي ريخته و آن غلتک نيز کار انتقال رنگ را به غلتک کليشه به عهده دارد کار غلتک کليشه اين است که طرح چاپ مورد نظر به وسيله چسب روي آن چسبانده مي شود و آن نيز با چرخش خود ، عمل چاپ را بروي کيسه انجام مي دهد اين دو غلتک در هنگام چرخش با يکديگر در تماس هستند و در خلاف جهت حرکت يکديگر مي چرخند، بدين صورت عمل چاپ بروي کيسه ها انجام شده و بعد از قرارگيري روي هم براي برش آماده مي گردند.

در ضمن ، در چاپي که بروي کيسه زده مي شود عمل برش مشخص گرديده است و اين کار را براي اپراتور که عمل برش را انجام مي دهد آسانتر مي کند.

برش :

عمل برش کيسه ها به صورت دستي انجام مي گيرد بدين صورت که اپراتور پشت دستگاه مي نشيند و کيسه را از زير ؟ که توسط نيروي برق داغ گرديده است عبور مي دهد و در محل علامت گذاري شده توسط دستگاه چاپ ، اپراتور ميله را توسط اهرمي که در زيرپاي وي قرار گرفته شده است پايين آورده و بدين ترتيب عمل برش انجام مي گيرد.

در انتها کيسه ها روي هم قرار گرفته و بعد از بازبيني به قسمت لايه کشي منتقل مي گردند.

لايه کشي :

عمل لايه کشي نيز همانند برش به طور دستي انجام مي گيرد منتها در انجام اين عمل ، ماشين هاي مکانيکي دخالت ندارند و تمامي اعمال توسط اپراتورها انجام مي گيرد لايه دار کردن کيسه ها که عموماً براي کيسه هاي پتروشيمي استفاده مي شود ، عبارت است از اضافه کردن پلاستيکي همسايز کيسه ها در داخل کيسه و دوختن سرو ته پلاستيک به کيسه ، به طوريکه پلاستيک درون کيسه جاي گرفته و کيپ شود.

عمل لايه دار کردن کيسه ها جهت افزايش کار و عمر مفيد آن ها و جلوگيري از ريزش مواد داخل کيسه به بيرون انجام مي گيرد.
دسته بندی: فنی و مهندسی » نساجی

تعداد مشاهده: 3519 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 40

حجم فایل:62 کیلوبایت

 قیمت: 24,900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: