گزارش کارآموزی شرکت هنگام طراحان نواندیش
دسته بندي :
فنی و مهندسی »
صنایع
گزارش کارآموزي شرکت هنگام طراحان نوانديش در 65 صفحه ورد قابل ويرايش
فهرست
پيشينه تبليغات تجاري در ايران
طرح هاي تبليغاتي در روزنامه ها و مجلات
بررسيهاي تبليغاتي در كشور
وسائل تبليغاتي ديگر
بررسي مشاغل صنعت تبليغات و ويژگيهاي آنها
فرم واطلاعات اساسنامه شرکت
فرم صورتجلسه
طبقه بندي شرکت از لحاظ حسابداري
چرخه حسابداري
تجزيه و تحليل و ثبت معاملات
دفاتر حسابداري
سند حسابداري
ثبت فعاليتهاي مالي در سند حسابداري
ترازآمايشي
اصلاحات
انواع حسابها
گزارشهاي مالي ميان دوره اي
نحوه ارائه اطلاعات در صورتهاي مالي
ويژگيهاي صورتهاي مالي
اجزاي صورتهاي مالي
يادداشتهاي توضيحي صورتهاي مالي
صورتهاي عملکرد مالي
صورت جريان وجوه نقد
انعطاف پذيري مالي
آشنايي با سيستم حسابداري همکاران سيستم
پيشينه تبليغات تجاري در ايران
سالهاي 1327 تا 1334
در اين قسمت به مرور مهمترين وقايع تبليغات تجاري بين سالهاي 1327 تا 1334 ميپردازيم.
پيشرفت هاي حرفه تبليغات در اين دوره شش ساله بي نهايت ناچيز بود و بيلان اين پيشرفت به شرح زير عنوان شده است:
" تهيه اسلايد و نمايش آن كه خصوصاً در سينماها اوج گرفت. در طرحهاي اسلايد كه در ابتدا فقط متن تبليغاتي را تشكيل مي داد تصاوير ساده نيز وارد شد. نقاش هاي مؤسسات تبليغاتي طرح اسلايد را روي كاغذ سفيد با مركب نقاشي ميكردند و عكاسخانهاي كه در خيابان سپه نزديك چهارراه حسن آباد قرار داشت اين طرحها را روي شيشههاي مربع به سايز 6×6 سانتيمتر چاپ ميكرد و چنانچه مشتري اسلايد رنگي سفارش ميداد پس از چاپ طرح روي شيشه، نقاش مؤسسه تبليغاتي شروع به رنگ آميزي ميكرد. اين شيشه در محل نمايش اسلايد كه جداگانه در اطاق نمايش سينما نصب شده بود قرار ميگرفت و قبل از شروع فيلم سينمايي روي پرده سينما منعكس مي شد. در اين دوره جز اين تكنيك ساده تكنيك ديگري معمول نبود. "
از سال 1332 تا مدتها بعد تنها تغييري كه در نمايش اسلايدهاي سينمايي به چشم ميخورد ، ناطق كردن نمايش اسلايدها بود. بدين ترتيب كه گفتاري بين 15 تا 20 ثانيه براي هر اسلايد روي نوار ضبط ميگرديد و متصدي نمايش همزمان با پخش گفتار هر اسلايد، نمايش همان اسلايد را نيز شروع ميكرد.
طرح هاي تبليغاتي در روزنامه ها و مجلات
در فاصله بين سالهاي 1327 تا 1334 تغييرات قابل توجهي در طرحهاي تبليغاتي و در نشريات صورت گرفت. در اين فاصله شركتهاي وارداتي بزرگي شروع به كار كردند و شركتهاي مختلط ايراني و اروپايي و آمريكايي در تهران يكي پس از ديگري تاسيس شدند. فرودگاه مهرآباد داراي تجهيزات مخصوص يك فرودگاه بينالمللي شد و شركتهاي بزرگ هواپيمايي فعاليتهاي پرواز از فراز ايران و استفاده از فرودگاه مهرآباد را آغاز نمودند و همزمان براي جلب مسافرين ايراني تبليغات وسيعي را اجرا كردند.
در اين دوره هنوز فعاليتهاي توليدي چندان رونق نيافته بود و واردات ، حرفه اصلي بازرگانان ايراني را تشكيل ميداد. شركتهاي توليدكننده خارجي براي تصاحب بازار ايران بودجههاي قابل ملاحظهاي را مستقيماً از طريق مؤسسات تبليغاتي بين المللي يا توسط نمايندههاي محلي صرف تبليغات ميكردند، تبليغات تجاري در اين دوره رنگ خارجي داشت و جز در چند مورد محدود هيچ فكر و طرح ملي و ايراني ديده نميشد. بدين جهت حرفه تبليغات حرفهاي آسان و بدون نياز به اطلاعات فني لازم بود. هركس ميتوانست با در دست داشتن يك يا چند آگهي دهنده، مؤسسه تبليغاتي داير كند و نيز ميتوانست از دستمزدي كه بطور كارمزد و به آساني به دست ميآورد به اين حرفه توسعه دهد.
در اين دوره چند مؤسسه تبليغاتي با سابقه كه قبلاً به وجود آمده بودند توسعه يافتند و در حدود 50 مؤسسه تبليغاتي جديد نيز پا به عرصه وجود گذاردند. همچنين در اين دوران جرايد بزرگتري رسانه تبليغات قرار گرفتند و به از آنجاكه فيلمهاي كوتاه مدت سياه و سفيد يا رنگي ممكن و با صرفه نبود و امكان خرج بودجههاي بيشتر در سينماها وجود نداشت بدين جهت حدود 70 درصد بودجه طرحهاي تبليغاتي در جرايد و بخصوص در روزنامههاي اطلاعات و كيهان خرج ميشد.
يكي از قديميترين آگهيهاي ايران كه با شعر و تصوير در جرايد درج ميشد مربوط بود به نوعي قرص مسكن به نام “حب دكتر راس” شعر مذكور چنين بود:
آدمي بودي كه خوردي لوبيا لوبيا بود به دهانش زولبيا
بعد از آن درد دل و اشكم گرفت شكمش درد و دلش بلغم گرفت
به اين ترتيب اشعار مختلف بيش از هر كشور ديگري در متون موسيقي و در آگهيهاي بازرگاني ايران در آن روزگار جا گرفته بود و هر روز نقش تازهاي را به عهده ميگرفت.
بررسيهاي تبليغاتي در كشور
در فاصله بين سالهاي 1327 تا 1334 چند بررسي تبليغاتي نسبت به بازار ايران توسط توليدكنندگان خارجي به عمل آمد و براي اولين بار ظرفيت بازار ايران در مورد لوازم بهداشتي و آرايشي تا حدودي با ارقام مشخص گرديد. شركتهاي مختلط ايراني و خارجي كه در اين دوره پايهگذاري شده بودند درصدد سرازير كردن انواع لوازم آرايشي و پودرهاي لباسشوئي ساخت خارج در بازار ايران بودند و اطلاع بر قدرت جذب بازار ايران مهمترين كاري بود كه ميبايست قبلاً انجام شود.
در اين دوره روش مراجعه به فروشندگان براي جمعآوري آمار فروش، مراجعه به منازل، جمعآوري نشريات و خواستهاي مصرفكنندگان رونق گرفت. در اين راستا در شركتهاي بازرگاني دائره بررسي بازار در كنار دائره فروش تأسيس شد و شروع به فعاليت كرد. چند شركت بازرگاني مهم كمكم شروع به تهيه آمار فروش و شناسنامه براي فروشگاههاي تهران و مراكز استانها كردند و پايه يك مركز فعال توزيع پخش محصول را پيريزي نمودند.
وسائل تبليغاتي ديگر
در اين دوره اطلاع بر اهميت فروشگاهها و تأثيري كه فروشندهها و فروشگاهها در ازدياد فروش داشتند موجب شد كه تهيه پلاكاردهاي رنگي براي نصب در داخل فروشگاهها و مراكز عمومي و همچنين تهيه انواع وسائل ثابت تبليغاتي براي نصب در ويترين مغازهها رونق گيرد. اين قبيل وسايل اكثرأ در خارج از كشور تهيه ميشد زيرا در ايران هنوز صنعت تهيه گراور رنگي و چاپ تكاملنيافته بود و شركتهاي تبليغاتي از عهده تهيه كارهاي جالب رنگي برنميآمدند.
در اين دوره تابلوهاي فلزي كم و بيش تهيه ميشد، از اين تابلوها براي نصب در سردر مغازهها و روي ديوارها استفاده ميشد، همچنين از نوع بزرگ تابلوها براي نصب در كنار جادهها استفاده ميگرديد و براي اولين بار تبليغات به شكل همهجانبه پيريزي شد.
آثاري از تولد نوزادي كه بعدها خيابانها را پر كرد بوجود آمد. اين آثار تابلوهاي نئون بود كه در اين دوره در شكل كاملاً ابتدائي خود ديده ميشد، تنها يك يا دو كارخانه با تهيه تابلوهاي نئون فعاليت خود را آغاز ميكردند و ميرفت كه اين وسيله جالب تبليغاتي تدريجاً شكل گيرد و رشد كند.
شروع به تهيه كاتالوگ و بروشورهاي تبليغاتي نيز يكي ديگر از پديدههاي اين دوره است. به خصوص واردكنندگان لوازم آرايشي ضمن كالاهاي وارداتي تعداد زيادي كاتالوگ و بروشور نيز وارد ايران كردند كه در ابتدا فقط آدرس واردكننده روي آن چاپ ميشد، ولي بعدها متن بروشورها و كاتالوگها نيز به فارسي برگردانيده شد و به صورت يك وسيله كاملاً فارسي و قابل استفاده براي مصرفكنندگان ايراني درآمد.
همچنين كاتالوگهاي شركتهاي واردكننده اتومبيل از جمله مهمترين و نفيسترين كاتالوگها بودند و بروشورهاي واردكنندگان لوازم آرايشي زيباترين نوع بروشورها را تشكيل ميدادند.
بررسي مشاغل صنعت تبليغات و ويژگيهاي آنها
صنعت تبليغات از تنوع زيادي از مشاغل برخوردار است. شايد متنوعترين مشاغل تبليغات را در مؤسسات تبليغاتي بتوان يافت. ديويد اگيلوي که از افراد بنام صنعت تبليغات به شمار ميآيد در کتاب (Ogilvy on Advertising) که انتشارات مبلغان آنرا تحت عنوان "رازهاي تبليغات" ترجمه و چاپ نموده است به بررسي مشاغل مختلف تبليغات و ويژگيهاي لازم براي هريک پرداخته است که در ادامه توضيح داده ميشود.
آگهي نويسان
شايد آگهينويسان ييش از ديگران در مؤسسات تبليغاتي به چشم نيايند. اما آنها مهمترين افراد به شمار ميآيند. يک آگهي نويس موفق، نشانههايي بدين شرح دارد:
1- کنجکاوي شديد درباره محصولات، مردم و تبليغات
2- حس طنز
3- عادت به سختکوشي
4- توانايي بصري
5- آرزوي نوشتن يک برنامه تبليغاتي، بهتر از تمامي آنچه تا کنون نوشته شده است.
"ويليام مينارد" از بنگاه بيتز ميگويد: "اکثر آگهينويسان خوب، به دو دسته تقسيم ميشوند: شاعران و قاتلان. شاعران، آگهي را مقصود و انتهاي کار ميدانند. قاتلان، آنرا وسيلهاي براي رسيدن به مقصود ميبينند." اگر شما، هم قاتل و هم شاعر باشيد، موفق ميشويد.
مدير هنري
اين شغل به داشتن اطلاعات کافي در زمينه فيلمسازي، صفحهبندي، عکاسي و چاپ نياز دارد. ضمن اينکه داشتن ذوق هنري نيز در اين شغل از اهميت بالايي برخوردار است. در گذشته مديران هنري در خدمت آگهي نويسان بودند ولي در جهان امروز، جايگاه بالاتري به دست آوردهاند تا آنجا که برخي از مديران هنري تا حد "مديران خلاقيت" ارتقا پيدا كردهاند.
مدير امور مشتريان (Account Executive)
به کسي گفته ميشود که پاسخگوي مشتريان و مراجعهکنندگان است و کارهاي آنان را راه مياندازد و به عنوان رابط بين مؤسسه و مشتريان و يا مؤسسه و عموم مردم عمل ميکند. نقش اصلي مدير امور مشتريان، تحصيل بهترين کار ممکن از ديگر بخشهاي مؤسسه است. آنها هر روز با مشتريان و سفارش دهندگان آگهي تماس دارند.
شما هرگز مدير امور مشتريان موفقي نخواهيد شد مگر اينکه بياموزيد چگونه وجهه و معرفي خوبي از خود ارائه دهيد. بيشتر مشتريان شما سازمانهاي توليدي و خدماتي هستند و شما بايد بتوانيد برنامههاي تبليغاتي را به آنها بفروشيد. معرفي نامه بايد به خوبي نوشته شده و به خوبي نيز ارائه شود. هرگز مشتريان خود را افراد سادهلوح نپنداريد. با آنها دوست شويد اما در سياستهاي آنها دخالت نکنيد. ميتوانيد به مشتريتان بگوييد که اگر به جاي او بوديد چه ميکرديد، اما اين حق را براي او محفوظ بداريد که خود تصميم بگيرد چه تبليغاتي بايد انجام شود. چراکه اين در واقع کالاي او، پول او و در نهايت مسؤليت اوست. اسرار مشتريانتان را کاملاً حفظ کنيد و مسائل تجاري آنها را در مجامع و اماکن عمومي مطرح نسازيد. سعي کنيد که گزاشهاي که مينويسيد واضح و روشن باشد. هرچه گزارشات شما طولانيتر و پيچيدهتر باشد ممکن است توسط مديراني که قدرت عمل روي آنها را دارند کمتر خوانده شوند.
محققان
براي اشتغال در بخش تحقيقاتي يک مؤسسه تبليغاتي خوب، به تفکري تحليلي و توانايي نوشتن گزارشهاي مناسب نياز خواهيد داشت. احتمالاً داشتن مدرک دانشگاهي در رشته آمار و يا روان شناسي نيز بسيار موثر خواهد بود. علاوه بر آن بايد بتوانيد با حس تفاهم با افراد بخش خلاقيت (که بيشترشان شديداً نسبت به تحقيقات حساسند)کار کنيد. از همه مهمتر شما بايد ضمن حفظ هوشياري، در عقايدتان صادق باشيد. محققي که مسائل انحرافي و جانبدارانه را در گزارشهايش وارد کند موجب خسارات جبرانناپذيري خواهد شد.
وظيفه كارگزار تبليغاتي، ترويج اطلاعات شايسته به جاي اغواگري است
مقدمه: تبليغات بازرگاني به باور برخي از انديشمندان حوزه ارتباطات موجب مصرفگرايي، مسخ شدگي، تسخير فضاي ذهني مخاطب، اسارت و سرگشتگي و حرمان بشر از ارزشهاي اخلاقي و جايگزين كردن ارزشهاي بازار به جاي آن ميشود، اين در حالي است كه برخي ديگر از نظريهپردازان نه تنها تبليغات را دشمن بشر نميدانند بلكه معتقدند ميتواند موجبات بسط و گسترش كالا و خدمات در سطوح وسيع( ملي و بينالمللي) رونق بازار و كارآمدي صنعت و شكوفايي اقتصاد شود، اين گروه همچنين معتقدند؛ اگر تبليغات به درستي مهار شود، نه تنها موجب تباهي بشر نخواهد شد، بلكه ميتواند زمينه رستگاري او را نيز فراهم آورد.
بنابراين تبليغات تجاري از دو جنبه مثبت و منفي قابل بررسي است به اين معنا كه هم ميتواند موجب اضمحلال اخلاقي افراد، فردگرايي، تهي شدن هويت فردي و اجتماعي آنان شده و هم موجب افزايش تقاضاي عرضه و خريد كالاها و خدمات در جامعه و از همه مهمتر شكوفايي و رونق اقتصادي در بازار شود. حال پرسش اين است كه چه سازوكارهايي را ميتوان به كار بست تا از تبليغات در راستاي رشد و توسعه اقتصادي و تقويت و تحكيم باورها و ارزشهاي ملي و مذهبي مدد جست.
تبليغات بازرگاني پديده دوران سرمايهداري است و به همين دليل ميبينيم كه در آن بر قابليت مصرف كالاها و خدمات تاكيد ميشود . بنابراين نگاه و پرداخت بومي به اين پديده ضرورت مييابد، چون جامعه ما مختصات فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي خاص خود را دارد. بوميگرايي در تبليغات بازرگاني ميتواند معطوف به رويكردها و يا معطوف به روشها باشد. طبعا بافت فرهنگي ـ اجتماعي و نيز ملاحظات اقتصادي اجازه نميدهند رويكرد ما به تبليغات بازرگاني توسعه روحيه مصرفگرايي و شيفتگي غيرمنطقي به مد و تعويض مدام همه چيز باشد. در خصوص روشها نيز در كشورهاي مختلف با توجه به تفاوتهاي فرهنگي، سبكها و الگوهاي متفاوتي عمل ميشود. مهم اين است كه كارگزاران تبليغاتي در جامعه ما در انتخاب و كاربرد روشها توام با شناخت فرهنگي و رعايت جنبههاي مرتبط با آن عمل كنند. به طور مثال ببينيد كه در كشورهاي ديگر چگونه سبكهاي تبليغاتيشان با فرهنگشان گره خورده است؛ در تبليغات آمريكايي، شيوه برخورد با مخاطب، مستقيم، بيواسطه و بيپرواست. در تبليغات اين كشور منافع فرد به منافع گروه ارجحيت و اولويت دارد و مخاطب تحريك ميشود تا حد امكان از منافع خود دفاع و استفاده كند. اين نوع تبليغات، مخاطب را به نقطه حساس ميرساند و با ايجاد انگيزه او را به تصميمسازي وا ميدارد. غلو، گزافهگويي و تاكيد، از ويژگيهاي تبليغات آمريكايي است و يا در بسياري از تبليغات تجاري انگليسي اين خطاب وجود دارد كه " هرچه دوست داري بكن" يا " به وجود خودت اهميت بده" يا در تبليغات انگليسي، از ايجاد ذهنيتت بسيار استفاده ميشود و جاذبههاي شخصي و تاكيد بر موفقيتهاي فردي در اين تبليغات عموميت دارد. طبعا در فرهنگ اسلامي ايراني ما چنين روشهايي قابل تقليد نيستند. برعكس فرهنگ ما اقتضا ميكند كه بر نياز به سازندگي و توليد ارزش تاكيد بيشتري شود، به آمار و اطلاعات و حقايق واقعي استناد شود، آموزش نحوه به كارگيري محصولات به مصرفكنندگان مورد توجه باشد، ارزشهايي مانند كيفيت، خلوص، مشخصات فني، دوام و عملكرد كالاها مورد تبليغ قرار گيرند و مخاطب را از سطحينگري و احساسگرايي فاصله دهند. اصولاً در فرهنگ ما، آزادي زياد كه ممكن است منتهي به ايجاد بينظمي و هرج و مرج شود، مورد قبول نيست و قاعده اين است كه هرچيزي حد و اندازه معقول خودش را داشته باشد. در سناريوهاي تبليغاتي ايراني بايد توجه و احترام به پيشكسوتان مدنظر باشد. ضمن اين كه اصالت جامعه و منافع جمعي بر منافع فردي ارجحيت داشته باشد. به هر حال برابر باورها و هنجارهاي فرهنگي مورد تاكيد در نظام اجتماعي ما، انسانها بايد به گونهاي با واقعيتهاي اجتماعي آشنا شوند كه ارزشهاي انساني و اخلاقي را فداي ارزشهاي بازار نكنند.
ما دستمايههاي فرهنگي خوبي براي ترويج و توسعه باورها داريم كه ميتوان از آنها به موازات انجام برنامههاي تبليغات بازرگاني استفاده كرد. به عنوان نمونه با توجه به جايگاه خانواده در ايران و ابعاد خانوار و اين كه هنوز خانواده به عنوان هسته اصلي نظام اجتماعي كاركرد خود را دارد ميتوان در تبليغات ضمن توجه به كودكان و نوجوانان، در گفتوگوهاي خانوادگي درون تبليغات از كلمات داراي احساس، عاطفه، ترحم، لطف و مهرباني بهره گرفت و يا در پس زمينه تبليغ، تصاويري از هنر و نمادها و ميراث فرهنگي كشور را نشان داد، از تصاوير طبيعت بكر و زيباي ايران براي نشان دادن خلوص و پاكي استفاده كرد، از استعارات و اشارات فراوان موجود در ادبيات كهن اين مرز و بوم بهره گرفت، جاذبههاي معنوي را نمايش داد، خلقيات و منش والاي مردم ايران از جمله خونگرمي، مهرباني، اصالت و نجابت را نمايش داد، پايبندي به سنتهاي حسنه مانند صله رحم، ديد و بازديد، اجتماعات ملي و محلي، شكوه آيينها و عبادات جمعي را عرضه كرد، منافع همكاري، مشاركت، كار و تفريح جمعي و مانند اينها را يادآور شد. همه اينها موجب ميشوند كه ما رويكرد و روش فرهنگي ويژه خود را در تبليغات بازرگاني داشته باشيم و كپيبردار ديگران نشويم و به جاي اغواگري در ضمن تبليغ، مروج اطلاعات شايسته و بايسته باشيم.
تبليغات بازرگاني فينفسه اغواگر يا هوشيارساز نيست، اين ما هستيم كه ميتوانيم به آن جلوه اغواكننده يا روشنگر ببخشيم. هر گاه در ضمن ارايه تبليغ، هدف را افزايش شناخت و آگاهيها به دور از تزوير و دروغ قرار دهيم و به ملاحظات اخلاقي توجه داشته باشيم، تبليغ خاصيت روشنگر مييابد و برعكس هرگاه از جاذبههاي صرف احساسي و تخيلپردازي و ايجاد غير واقعي در جهت دگرگون نشان دادن واقعيت استفاده كنيم به اغواگري و فريب نزديك شدهايم.
مزاياي دفتر روزنامه عمومي
آثار کامل رويداد مالي را يکجا افشا مي کند .
تمامي فعاليتهاي مالي يک موسسه را بطور مرتب و به ترتيبي که بطور روزانه صورت گرفته است ، نشان مي دهد .
احتمال وقوع اشتباهات حسابداران را کاهش مي دهد.
ثبت فعاليت هاي مالي در دفتر روزنامه عمومي
ثبت فعاليت هاي مالي در دفتر روزنامه بشرح زير انجام مي پذيرد :
الف . شماره سند حسابداري که همان شماره رديف دفتر روزنامه است در ستون اول دفتر روزنامه نوشته مي شود .
ب . تاريخ سند حسابداري به روز و ماه در ستون دوم دفتر روزنامه نوشته مي شود .
ج . عنوان حسابهاي بدهکار و بستانکار و توضيح مختصري در خصوص فعاليت مالي به ستون سوم دفتر روزنامه انتقال داده مي شود .
د . در ستون چهارم يا ستون عطف دفتر روزنامه ، هنگام انتقال اطلاعات به دفتر کل شماره صفحه (يا شماره حساب) دفتر کل نوشته مي شود .
ه . در ستون پنجم مبلغ بدهکار حساب (حسابهاي) بدهکار سند حسابداري نوشته مي شود .
و . در ستون ششم مبلغ بستانکار حساب(حسابهاي بستانکار) سند حسابداري نوشته مي شود .
بايستي به هنگام ثبت دفتر روزنامه موارد زير در نظر گرفته شود :
ابتدا حساب (حسابهاي) بدهکار و سپس حساب(حسابهاي) بستانکار در يک ثبت آورده مي شوند.
هر حساب بر روي يک سطر نوشته شده و مبلغ مربوط در روي آن (ستون بدهکار يا بستانکار) درج مي شود .
توضيح هر ثبت در پائين حسابهاي همان ثبت و به اختصار نوشته مي شود .
بعد از اتمام هر ثبت خطي بين دو خط عمودي ستون شرح بر روي اولين سطر کشيده شود اين خط نبايد خطوط ستون شرح را قطع نمايد.
اصول آئين نامه تحرير دفتر نويسي رعايت شود .
دفتر روزنامه انواع متعددي دارد . دفتر روزنامه اي را که در آن کليه فعاليت هاي مالي ثبت مي شود ، دفتر روزنامه عمومي گويند . ولي دفتر روزنامه اي را که در آن فقط يک نوع معيني از فعاليتهاي مالي ثبت مي شود را دفتر روزنامه اختصاصي گويند. مانند : دفتر روزنامه فروش ، دفتر روزنامه خريد ، دفتر روزنامه دريافت هاي نقدي و دفتر روزنامه پرداخت هاي نقدي.
دفتر کل
مقدمه
دفتر کل ، دفتري است که تمامي فعاليت هاي مالي يک موسسه به تفکيک حسابها در آن نوشته مي شود . به دفتر کل دفتر ثبت نهايي نيز گويند و حداقل هفته اي يک مرتبه اقلام دفتر روزنامه بايستي به اين دفتر منتقل شود .
پس از آنکه فعاليت هاي مالي در دفتر روزنامه ثبت شد مبالغ بدهکار و بستانکار هر رويداد مايل به ترتيب در بدهکار و بستانکار حسابهاي مربوط در دفتر کل نوشته مي شود که به اين کار انتقال اطلاعات از دفتر روزنامه به دفتر کل گفته مي شود .
مي دانيم که فعاليت هاي مالي در دفتر روزنامه بر حسب تاريخ و به ترتيب وقوع آنها و بدون توجه به نوع معامله ثبت مي شوند . با مراجعه به دفتر روزنامه نمي توان وضع کلي هر حساب ، حجم و چگونگي آن را تشخيص داد . زيرا براي هر فعاليت مالي به تنهايي و بطور مستقل بايد طرف بدهکار و بستانکار آن تشخيص داده شده و در دفتر روزنامه ثبت شود . بنابر اين لازم است که حسابهايي که بدين ترتيب در دفتر روزنامه ثبت مي شوند در جايي متمرکز شوند ، دفتر کل محل تمرکز اين حسابهاست .
فعاليت هاي مالي که متوالياً صورت مي گيرد پس از تشخيص طرف حسابهاي آنها در دفتر روزنامه ثبت شده و آنگاه هر يک از آنها به حساب معيني در دفتر کل منتقل مي شوند.
- اصلاح حسابهاي درامد بابت درامدهاي ثبت نشده
انواع حسابها
اول : حسابهاي موقت
حسابهايي هستند که منحصراً در يک دوره مالي مورد استفاده قرار مي گيرند . مانده اين حسابها به سال بعد انتقال نمي يابد . گروه حسابهاي درامد ، هزينه و همچنين حساب برداشت همگي حسابهاي موقت مي باشند .
دوم : حسابهاي دائمي
حسابهايي مي باشند که مانده آنها از يک سال به سال مالي بعد انتقال مي يابد . گروه حسابهاي دارايي ، بدهي و سرمايه همگي حسابهاي دائمي هستند.
سوم : حسابهاي مخلوط
حسابهايي هستند که ماهيت دوگانه دارند . حسابهايي که بخشي از آن ماهيت حسابهاي دائمي و بخش ديگر آن داراي ماهيت حسابهاي موقت مي باشند را حسابهاي مخلوط مي نامند . حسابهاي مخلوط در پايان سال مالي در حاسب سود و زيان سال متمرکز مي گردند و از آنجا که صرفاً براي تعيين سود و زيان ويژه موضوعيت خود را از دست مي دهند يا به عبارتي ماموريت آنها خاتمه مي يابد .
در پايان يک سال مالي اقلام مندرج در ترازنامه ، افزايش و کاهش نيافته و عيناً در سال مالي بعد موضوعيت دارند . چنين حسابهايي را که از افتتاح يک موسسه تا زمان انحلال (يا ورشکستگي) آن معتبر بوده و مانده ها از سالي به سال دگر قابل انتقال است را حسابهاي دائمي مي ناميم .
برخي از حسابهاي در زمان وقوع فعاليت مالي به شکل يک دارايي يا بدهي ثبت مي گردند اما در پايان دوره مالي تلقي آن به عنوان يک حساب دارايي يا بدهي بطور کامل و مستقيم ، صحيح نمي باشد .
گزارشهاي مالي ميان دوره اي
مقدمه
هدف از اين گزارش تعيين حداقل محتواي گزارش مالي ميان دوره اي و تعيين اصول شناخت و اندازه گيري قابل اعمال در تهيه صورتهاي مالي کامل يا فشرده ميان دوره اي است . گزارش مالي ميان دوره اي به موقع و قابل اتکا، اطلاعات مفيدي در رابطه با توان کسب سود و ايجاد جريانهاي نقدي ، شرايط مالي و نقدينگي واحد تجاري براي سرمايه گذاران ؛ اعتبار دهندگان و ساير استفاده کنندگان فراهم مي آورد .
دامنه کاربرد
در اين گزارشها الزامات خاصي در رابطه با اينکه کدام واحد هاي تجاري ملزم به انتشار گزارش مالي ميان دوره اي هستند و همچنين زمان تهيه و تناوب اين گزارشها تعيين نمي شود . معمولاً مراجع قانوني ، آن گروه از واحدهاي تجاري را که اوراق سهام يا اوراق مشارکت آنها به عموم عرضه مي شود ، ملزم به تهيه و ارائع گزارش مالي ميان دوره اي مي کنند . اين استاندارد براي کليه واحدهاي تجاري که به صورت اختياري يا اجباري گزارش مالي ميان دوره اي منتشر مي کنند ، کاربرد دارد .
تعاريف
اصطلاحات ذيل در گزارشها با معاني مشخص زير بکار رفته است :
دوره مياني : دوره مالي گزارشگري کوتاه تر ازيک سال مالي است .
گزارش مالي ميان دوره اي : گزارشي براي يک دوره مياني است که شامل مجموعه کامل صورتهاي مالي (طبق استاندارد حسابداري شماره 1 با عنوان « نحوه ارائه صورتهاي مالي » ) يا صورتهاي مالي فشرده 0طبق اين استاندارد) است .
صورتهاي مالي فشرده : حداقل شامل صورتهاي مالي اساسي و گزيده اي از يادداشتهاي توضيحي مطابق الزامات اين استاندارد است .